English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8052 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
simple randon sampling U نمونه گیری تصادفی ساده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
random sampling U نمونه گیری تصادفی
random sample U نمونه گیری تصادفی
stratified random sampling U نمونه گیری لایهای تصادفی
systematic random sampling U نمونه گیری تصادفی منظم
simple design U طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
modules U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
module U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
random sample U نمونه تصادفی
nonrandom sample U نمونه غیر تصادفی
sampling U نمونه گیری برداشت نمونه
undisturbed sample U نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
coring U نمونه گیری
sampling U نمونه گیری
samplery U نمونه گیری
surveys U نمونه گیری
surveyed U نمونه گیری
survey U نمونه گیری
test town U شهرمورد نمونه گیری
accumulative sampling U نمونه گیری پیاپی
sampling unit U واحد نمونه گیری
time sampling U نمونه گیری زمانی
sampling theory U نظریه نمونه گیری
activity sampling U نمونه گیری از فعالیت
area sampling U نمونه گیری منطقه یی
fractional sampling U نمونه گیری مکانیکی
two stage sampling U نمونه گیری دو مرحلهای
area sampling U نمونه گیری منطقهای
proof sheet U نمونه غلط گیری
sampling distribution U توزیع نمونه گیری
behavior sampling U نمونه گیری از رفتار
double sampling U نمونه گیری چندگانه
stratified sampling U نمونه گیری لایهای
cluster sampling U نمونه گیری خوشهای
sampling bias U سوداری نمونه گیری
sampling error U اشتباه نمونه گیری
sampling error U خطای نمونه گیری
sampling population U جامعه نمونه گیری
quota sampling U نمونه گیری سهمیهای
domal sampling U نمونه گیری خانواری
sampling servo U دستگاه نمونه گیری خودکار
sampling variability U تغییر پذیری نمونه گیری
multi stage sampling U نمونه گیری چند مرحلهای
controlled sampling U نمونه گیری کنترل شده
wine taster U جام شراب مخصوص نمونه گیری
proofroom U اطاق غلط گیری نمونه هایی چاپی مطبعه
foundry proof U نمونه غلط گیری شده برای تهیه کلیشه یاگراور
wire U روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wires U روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
random process U جریان تصادفی فرایند تصادفی
acceptance sampling U نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
basics U یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basic U یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
sampled U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sample U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
random parallel tests U ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
mirror carpet U طرح آینه [در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
structure U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structures U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structuring U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
natural dyes U رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
He's a wet blanket. U او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
randomly U تصادفی
circumstantial U تصادفی
chancier U تصادفی
chanciest U تصادفی
chancy U تصادفی
by the way U تصادفی
chance U تصادفی
chances U تصادفی
accidental attack U تک تصادفی
accidental <adj.> U تصادفی
chancing U تصادفی
coincidental <adj.> U تصادفی
stochastic <adj.> U تصادفی
incidental <adj.> U تصادفی
chanced U تصادفی
random <adj.> U تصادفی
incidentally <adv.> U تصادفی
accidentally <adv.> U تصادفی
accidently <adv.> U تصادفی
as it happens <adv.> U تصادفی
haphazard <adj.> U تصادفی
contingent [accidental] <adj.> U تصادفی
at random <adv.> U تصادفی
by accident <adv.> U تصادفی
by a coincidence <adv.> U تصادفی
by chance <adv.> U تصادفی
by happenstance <adv.> U تصادفی
hazardous U تصادفی
fortuitously <adv.> U تصادفی
chanceful U تصادفی
by hazard <adv.> U تصادفی
adventitious <adj.> U تصادفی
casual [not planned] <adj.> U تصادفی
coincidentally <adv.> U تصادفی
fortuitous <adj.> U تصادفی
stochastical <adj.> U تصادفی
random numbers U اعداد تصادفی
conjuncture U ملاقات تصادفی
random file U فایل تصادفی
random file U پرونده تصادفی
random error U خطای تصادفی
temerarious U تند تصادفی
random distribution U توزیع تصادفی
randomizing U تصادفی کردن
random model U الگوی تصادفی
accidental error U خطای تصادفی
randomized blocks U بلوکهای تصادفی
chromatic U تصادفی اتفاقی
random number U عدد تصادفی
random assignment U گمارش تصادفی
indeterminate error U خطای تصادفی
quasi random U شبه تصادفی
accidents U تصادفی ضمنی
accident U تصادفی ضمنی
random model U مدل تصادفی
extraneous U تصادفی فرعی
random access U دستیابی تصادفی
contingent U تصادفی مشروط
random number seed U کاوش تصادفی
contingents U تصادفی مشروط
probabilistic model U الگوی تصادفی
random activity U فعالیت تصادفی
stochastic variable U متغیر تصادفی
stochastic term U متغیر تصادفی
random selection U گزینش تصادفی
stochastic regression U رگرسیون تصادفی
randomization U ارایش تصادفی
chance level U سطح تصادفی
by blow U ضربت تصادفی
randomization U تصادفی کردن
chance error U خطای تصادفی
stochastic term U جمله تصادفی
randomize U تصادفی کردن
randomly U بی هدف تصادفی
random variable U متغیر تصادفی
stochastic model U الگوی تصادفی
meet up with <idiom> U تصادفی ملاقاتکردن
chance variations U تغییرات تصادفی
extrinsic U تصادفی عارضی
random process U پویش تصادفی
random probing U پردازش تصادفی
drop out U حذف تصادفی
random U بی هدف تصادفی
drop in U درج تصادفی
unplanned U تصادفی - بدونبرنامهریزیقبلی
random processing U پردازش تصادفی
random processing U با دست یابی تصادفی
pseudo random number U عدد شبه تصادفی
pseudorandom number U عدد شبه تصادفی
stranding U به گل نشستن تصادفی کشتی
randomly U فکر تصادفی غیرعمدی
random logic design U طرح منطقی تصادفی
supervene U تصادفی روی دادن
nonrandom variable U متغیر غیر تصادفی
random U فکر تصادفی غیرعمدی
obiter dictum U بیان ضمنی و تصادفی
earth fault U اتصال به زمین تصادفی
semirandom access U دستیابی نیمه تصادفی
random number generator U مولد عدد تصادفی
random number generator U مولد اعداد تصادفی
his severity relaxed U از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
addressed memory U حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
addressable storage U حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
rams U حافظه با دستیابی تصادفی emory
Random-access memory U حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
rammed U حافظه با دستیابی تصادفی emory
RAM [random access memory] U حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
casrd random access memory U حافظه دستیابی تصادفی کارت
ram U حافظه با دستیابی تصادفی emory
random scan graphics U نگاره سازی با پوشش تصادفی
dynamic ram U حافظه دستیابی تصادفی پویا
randomize U بصورت اتفاقی یا تصادفی در اوردن
randomize U بصورت امار تصادفی نشان دادن
accidental U آنچه تصادفی اتفاق افتاده است
ccd U که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند
pickup U هرچیز انتخاب شده اشنایی تصادفی
It was a mere accident that we met. U ملاقات ما کاملا تصادفی ( اتفاقی ) بود
random number U برنامهای که اعداد تصادفی را تولید میکند.
digamy U دو زن گیری دو شوهر گیری
seed U مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی
native U رویداد طبیعی یا آنچه تصادفی رخ نداده است
seeds U مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی
soft U خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
natives U رویداد طبیعی یا آنچه تصادفی رخ نداده است
softest U خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
softer U خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
I accidentally locked myself out of the house. U من به طور تصادفی خانه ام را روی خودم قفل کردم.
glitches U خرابی تصادفی یا موقتی در سخت افزار گیر در برنامه
glitch U خرابی تصادفی یا موقتی در سخت افزار گیر در برنامه
with the utmost rigour U با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
pseudo random U رشته تولید شده تصادفی که در مدت طولانی تکرار بشود
heaps U فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد
heaping U فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد
The damage can't have been caused accidentally. U آسیب نمی تواند به طور تصادفی پیش آمده باشد.
heap U فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد
secured U که در برابر نوشتن یا حذف تصادفی یا دستیابی بی اجازه ایمن است
stochastic model U نمایش ریاضی سیستم که حاوی اثرات اعمال تصادفی است
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1deformations is a concept that is gaining ground معنی این جمله
1the selected wells are 5 boreholes only, and desired samples quantity is 150-200 kg
2interfereometry
1مقاله در مورد اندازه گیری شیفت فرکانسی
1Formation Process
2مفعول
1Material-dependent representative
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com